شهادت قاسم سلیمانی
ای گره خورده وطن با نامت
خوش بهحال تو و این فرجامت
سیلی داغ تو را بیتردید
میچشد دشمن خونآشامت
اسطورهی همیشهی سرزمینم!
شهادت مبارک!
دکترمریم هاشمیمقدم تلگرام ۱۳۹۸/۱٠/۱۳
@maryammoghaddam74
فضل الله نکولعل آزاد
Www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com
مریم هاشمی مقدم
آمدی رفتی
آمدی، رفتی، نگفتی کیستی؟
تو همان که دوست دارم، نیستی؟
تو نبودی آنکه میدیدم تو را
وقت بغضم، لابهلای واژهها؟
یا شبی در کوچه زیر نور ماه؟
یا که صبحی زیر باران، بین راه؟
دیدمت بیشک در این تکرارها
دیدمت در شعرهایم بارها
تو همان افسانهی مهر منی
آخرین پیمانهی مهر منی
ای همان گل کردهی احساس من!
ای ندای فطرت حساس من!
نام پرآوازه در شعر منی
تو هوای تازه در شعر منی
تو گل سرخ غزلهایم شدی
معنی ضربالمثلهایم شدی
*
سینهام جز با تو سودایی نداشت
زندگی بیعشق، معنایی نداشت
بیتو حرف تازهای جایی نبود
شعر، بیتو در دلم جایی نداشت
روزها بیمهر و شب بیماه بود
شب، فقط شب بود و فردایی نداشت
حرف دل با چاه میگفتم؛ عزیز!
یوسف شعرم زلیخایی نداشت
من فقط یک عشق مبهم داشتم
شعرم از آغاز پروایی نداشت
انجمن خاموش، شاعر مرده بود ...
شعر اگر هم بود، ژرفایی نداشت
چهرهها، احساس، حتی چشمها
هیچجا حس تماشایی نداشت
هرچه میدیدم، فقط تندیس بود
هیچکس ذوق تمنایی نداشت
*
کاش مردم عشق را باور کنند
کوچ تا آن کوچه بالاتر کنند
من خودم دیدم که اینجا راه نیست
کوچهی ما در حریم ماه نیست
خاک اینجا کشتمان را کشت، کشت ...
پاسخ اندیشهی ما، مشت، مشت ...
آسمان اینجا به رنگ دیگری است
آهوی اینجا پلنگ دیگری است
حرفهاشان نیست غیر از خار و خس
مردمان روزگار بینفس ...
مردمان سینه سنگ عصر من
جاهلان عهد بختالنصر من
هرکه بیدل بود لعنش میدهند
هرکه دلبر داشت طعنش میدهند
هرکه صاف و ساده، کورش دیدهاند
از زمان خویش، دورش دیدهاند
هر دلی پاک است تنگش میکنند
هرکه بیرنگ است رنگش میکنند
با خودت از این زمین من را ببر
از زمان اینچنین من را ببر
هرکه عاشق مرد روحش شاد باد
حیرت آباد دلش آباد باد
هرکه منمن کرد، بر دارش کنید
هرکه عاشق نیست انکارش کنید
من دلم سودایی عشق است و شعر
حرف من، تنهایی عشق است و شعر
مردم از عشق و روانم شاد باد
منطق من هرچه بادا باد باد
شاعر: مریم هاشمیمقدم
Www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com