بوسه
در دو چشمش گناه می خندید
بر رُخش نور ماه می خندید
در گذرگاه آن لبان خموش
شعله ای بی پناه می خندید
شرمناک و پُر از نیازی گنگ
با نگاهی که رنگ مستی داشت
در دو چشمش نگاه کردم و گفت :
باید از عشق حاصلی برداشت
سایه ای روی سایه ای خم شد
در نهانگاه راز پرور شب
نفسی روی گونه ای لغزید
بوسه ای شعله زد میان دو لب
شاعر : فروغ فرخزاد
Www.lalazad.blogfa.com.
Www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com