به شاعر نمای پرخاشگر (؟) که شاعر ادیب فرهیخته ی بزرگ متقدمی را بدون دانش به باد انتقاد گرفت.
بى هنر مدعى
ای بی خبر ز لطف سخن! نقد تو خطاست
دانستههای تو ز هنر، باد در هواست
دشت بدون سبزه و گل نیست باغ سبز
در جمع دوست باش چو یکدست بیصداست
بویی نبردهای ز هنر فکر چاره باش
بر درد بیدوای تو علم سخن دواست
پرواز تو بهسوی هنر نیست، گمرهی!
پروانهی تخیل تو از هنر جداست
آماج تیر خشم تو شد مهر سینهام
از حد که بگذرد عمل خیر، نارواست
در بزم شعر پای نهادی بدون علم
تنها هنر كه از تو برون آيد ادعاست
تهران ۱۳٦۸
فضل الله نکولعل آزاد
Www.lalazad.blogfa.com
www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com