آیینه
آیینه بر خاک زد صنع یکتا
تا وانمودند کیفیت ما
بنیاد اظهار بر رنگ چیدیم
خود را به هر رنگکردیم رسوا
در پرده پختیم سودای خامی
چندانکه خندید آیینه بر ما
از عالم فاش بیپرده گشتیم
پنهان نبودن، کردیم پیدا
آیینهواریم محروم عبرت
دادند ما را چشمیکه مگشا
درهای فردوس وا بود امروز
از بیدماغی گفتیم فردا
گوهر گره بست از بینیازی
دستیکه شستیم از آب دریا
گر جیب ناموس تنگت نگیرد
در چین دامن خفتهست صحرا
حیرتطرازیست نیرنگسازی است
تمثال اوهام آیینه دنیا
کثرت نشد محو از ساز وحدت
همچون خیالات از شخص تنها
وهم تعلق بر خود مچینید
صحرانشینند این خانمانها
موجود نامی است، باقی توهم
از عالم خضر رو تا مسیحا
زین یأس منزل ما را چه حاصل
همخانه بیدل همسایه عنقا
شاعر: بیدل دهلوی www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com

چه نماز باشد آن را که تو در خیال باشی
تو صنم نمی گذاری که مرا نماز باشد
(سعدی شیرازی )
[ به کسانی که می بایست دین را به عنوان واقعیت بپذیرند ]
بیخبر
ای بیخبر! بگو که دل باخبر کجاست؟
گوش سلیم و ساده¹ که آن نیست کر کجاست؟
یک عمر با خرافه نظر کردهای به دوست
دین واقعیت است، شما را اثر کجاست؟
تا بازگویمت سخنی از «کلام دوست»²
فرصت کجاست؟ رهگذر معتبر کجاست؟
از شرک دور نیستی ای بیخبر ز حق!
تا شویی آن غبار گنه چشم تر کجاست؟
توحید را درون دل آواره کردهای!
ای بیثمر! بگو که دل بارور کجاست؟
وصلت به قرب دوست به پرواز روح توست
تا سوی حق سفر کنی آن بال و پر کجاست؟
صدپاره کردهای سخن کردگار خود
سوز درون جان و دل پرشرر کجاست؟
اشکی نریختی به دعای نماز صبح
موج ندامت تو و آه سحر کجاست؟
گيرم كلام حق به دل تو اثر كند
با من بگو، بگو كه ره بىخطر كجاست!
تهران ١٣٨٥/١٢/٥
فضل الله نكولعل آزاد
Www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com
Www.lalazad.blogfa.com
¹- «ساده» در این سروده، نه به معنای «آسان، سهل، خوش باور، نادان، زودباور، بی رنگ، هالو، عادی، ابله، هموار، و ...» است بلکه به معنای پاک و خالص و ناب و بدور از «کج فهمی و آلودگی های عقیدتی و خرافات و لجاجت» است. یکی از معانی «ساده» که از نظر دکتر معین گذشته است، همانا «پاک و خالص بودن» میباشد.
²- «کلام دوست» همان قرآن کریم است.

نیایش
ای کردگار من!
امشب غمی درون دلم موج میزند
امشب درون سینهی من آتش غم است
امشب سکوت از ته دل نعره میزند!
امشب درون دیدهی من اشک ماتم است
*
جانم به لب رسیده از این دهر کج مدار
رو کردهام به درگه تو، ای خدای من!
بالاتری از آن که برانی مرا ز خود
از قعر چاه شبزده بشنو، صدای من
*
دستم بگیر تا که بگیرم فتادهای
امشب منم که پیش تو دارم شکایتی
امشب من آمدم به زبان، ای خدای عشق!
بشنو ز قعر سینه که دارم حکایتی
*
پروردگار من!
عمری است، آتشی ز دلم شعله میکشد
دیری است در سرای دل، اندوه خفته است
امشب ره گلوی مرا بغض بسته است
در دیدگان غمزده اشکی نهفته است
*
ای دوست! صبر من به لب جام دل رسید
امشب دگر توان مرا، غم ز دل ربود
دل را رها کن از غم این دهر پرفریب
این روزگار از دل و جان عشق را زدود
*
خاکستر حوادث دهر است، سینهام
دل را اسیر وسوسهی فتنهگر مکن
جان را رها کن از ستم و سینهی مرا،
در بند ظلم پردهدر خیرهسر مکن
*
پرواز من بلند و پرم خرد شد، شکست!
ما را درون ظلمت شب دربدر مکن
عمری در آتش هوسم سوختم، دگر
ای دوست! بس کن آتش غم شعلهور مکن
*
آرام جان من!
عمری گناه کردهام از لطف بیکران
از این جهان مرا بهگناهان خود مبر!
من روح سرکشم، تویی آرام جان، تویی
من کوه لغزشم ز گناهم، تو درگذر!
*
دل را به دست ناز نوازشگر لطیف
امشب نوازشی بده ای آفریدگار!
عمری به ضجه بار جزا میکشم بهدوش
ای ابر رحمت! ای همه جان! بر دلم ببار
*
جان آفرین من!
از دیرباز با غم دل، خو گرفتهام!
کی میشود که درد دلم را دوا کنی؟
دریای اشکم و تو مرا این چنین مخواه!
کی میشود ز غصّه دلم را جدا کنی
۱۳۸۳/۱۰/۱۷ تهران
فضل الله نكولعل آزاد
www.lalazad.blogfa.com
www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com
*
شهادت قاسم سلیمانی
ای گره خورده وطن با نامت
خوش بهحال تو و این فرجامت
سیلی داغ تو را بیتردید
میچشد دشمن خونآشامت
اسطورهی همیشهی سرزمینم!
شهادت مبارک!
دکترمریم هاشمیمقدم تلگرام ۱۳۹۸/۱٠/۱۳
@maryammoghaddam74
فضل الله نکولعل آزاد
Www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com
(رفت آنچه رفتنی است ولی حق نرفتنی است
باور مکن که باطلی آنرا سترد و رفت)
سپهبد قاسم سلیمانی!
افتخار ایران!
آریوبرزن زمان!
شهادتت مبارک!
یاد تو در دلها خواهد ماند.
انتقامی سخت در راه است.
آمریکاییها تاوان سنگینی پرداخت خواهند کرد.
دهر، از خصم انتقامی بیامان خواهد گرفت
از جنایتکار، تاوانی گران خواهد گرفت
آنکه سوی قهرمان ما بیفکند آتشی
انتقامش از زمین و آسمان خواهد گرفت
بر مزار سینهاش تیر بلا خواهد نشاند
انتقام دوست را از دشمنان خواهد گرفت
میزند آتش دل نامردمان روزگار
داد ایران از سیهکار جهان خواهد گرفت
آنکه خون تودهها را ریخت بر روی زمین
روزگار از او بهزودی سخت جان خواهد گرفت
اشک خونآلودهای بر چشمشان خواهد نشاند
خندههای شادی از لب بیگمان خواهد گرفت
تا نکوبند آتشافروزان*¹ دگر بر طبل جنگ
ارتش ایران از او تیر و کمان خواهد گرفت
آتشی افروخت دشمن در دل کاشانهها
دست حق از آتش افروز*² آشیان خواهد گرفت
خون دشمن بر زمین ریزد زمانه؛ شک مکن!
جان شیطان زمان*³ را بیگمان خواهد گرفت
فضل الله نکولعل آزاد
۱۳۹۸/۱۰/۱۳ فردیس کرج
Www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com
Www.lalazad.blogfa.com
*¹و² منظور از آتشافروز، همان آمریکای جنایتکار است.
*³ منظور از شیطان زمان همان امپریالیسم آمریکا است.
*
Www.lalazad.blogfa.com
Www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com