.

             كيستى

 

با من بگو تا کیستی؟ مهری؟ بگو ماهی؟ بگو ! 

خوابی؟ خیالی؟ چیستی؟ اشکی؟ بگو، آهی؟ بگو !

 

راندم چو از مهرت سخن گفتی بسوز و دم مزن 

دیگر بگو از جان من جانا چه می‌خواهی؟ بگو !

 

گیرم نمی‌گیری دگر زآشفته ی عشقت خبر 

بر حال من گاهی نگر با من سخن گاهی بگو !

 

ای گل ! پی هر خس مرو ؛ در خلوت هر کس مرو 

گویی که دانم پس مرو، گر آگه از راهی بگو !

 

غمخوار دل ای مه نیی از درد من آگه نیی 

ولله نیی بالله نیی از دردم آگاهی بگو ؟

 

بر خلوت دل سر زده یک شب درآ ساغر زده

آخر نگویی سرزده از من چه کوتاهی بگو !

 

من عاشق تنهایی‌ام سرگشته شیدایی‌ام 

دیوانه‌ی رسوایی‌ام تو هرچه می‌خواهی بگو !

 

 

شاعر : مهرداد اوستا

Www.lalazad.blogfa.com

Www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com

نوشته شده توسط فضل الله نکولعل آزاد در چهارشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۶ |