آفتاب زندگی

.

تیره ام ای آفتاب زندگی ! تابنده ام کن

مرده ام ای روح اعجاز مسیحا ! زنده ام کن 

 

قطره ام ای دست قدرت ! بحر رحمت را نشان ده 

ذره ام ای ناظم منظومه ها ! تابنده ام کن 

 

خسته از عمرم مرا تاب و توان زندگی بخش !

رحمتی بر چشم گریان و لب بی خنده ام کن 

 

مرغ بی بال و پر برگشته بختم با نگاهی 

در میان مرغها همچون هما فرخنده ام کن 

 

من نهال باغ توحیدم ، ندارم بار و برگی 

ابر رحمت را بباران بر سرم ، بالنده ام کن 

 

جز به در گاهت نکردم بندگی بر آستانی

من تو را خواهم ، ز مهر خويشتن آکنده ام کن 

 

از گناهان می کشم بر دوش خود بار ندامت

ای ضمیر شرمگینم ! بیش از این شرمنده ام کن 

 

تا شفق از آفتاب مهر تو تابنده ماند 

ای توانا ! در میان شاعران پاینده ام کن

 

شاعر : مجید شفق 

www.lalazad.blogfa.com

Www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com

نوشته شده توسط فضل الله نکولعل آزاد در جمعه ۲۱ مهر ۱۳۹۶ |