صیّاد
سلام ، ای مرد تیرانداز ! ای صیاد صید افکن !
که با فریاد هر تیری
برآری ناله ها از نای هر حیوان صحرایی
ولی آگه نئى از حال آهو بره ای در شام تنهایی
در آن شبها که سرمست از شکار بّره ی آهو
درون بستر نازی
زمانی دیده را برهم گذار و گوش را واکن
به فرمان مروت چشم دل را سوی صحرا کن
به گوش جان و دل بشنو
صدای ضجّه های ماده آهویی
که خون گرم فرزند عزیزش کرده رنگین دشت و صحرا را
و با پستان پر شیرش به هر سو در پی فرزند می جوید
دلش پرداغ و لب خاموش
تمام دشت را در آرزوی جستن فرزند می پوید
الا ای مرد صحرا گرد ! ای صیاد تیرانداز !
پر مرغان صحرا را به خون رنگین مکن هرگز
ز خون گرم آهو بّره ای دامان پاکت را
مکن ننگین، مکن هرگز
به بانگ ناله ی تیری
سکوت دلپذیر دشت را مشکن
میفکن تیر در صحرا
که از تیر تو برپا میشود هرسو هیاهویی
دود آهو بره سویی، پرد مرغ هوا سویی
در آن هنگامه ی وحشت
به خاک دشت می غلتد ز تیری ماده آهویی
تو حال کودک بی مادری را هیچ میدانی ؟
غم آن برّه آهو را ز بانگ جانگدازش هیچ می خوانی ؟
تو میدانی که آن آهو بره شبها
سرخود را ز غمها می زند بر سنگ؟
همه شامش بود دلگیر
همه صبحش بود دلتنگ؟
تو آن روزی که صید برّه آهو میکنی سرمست
نگاهت هیچ بر چشم نجیب مادر او هست ؟
تپش های دل پر داغ مادر را نمی بینی ؟
دلت بر حالت آن بی زبان آهو نمی سوزد ؟
ز آه او نمی ترسی؟
در این آغاز بد فرجام آخر را نمی بینی؟
تو هنگامی که از خون می کنی رنگین پر و بال کبوتر را
چنین اندیشه اى دارى ؟
که این سیمین تنان آسمانی جوجه ای دارند ؟
نمی دانی اگر مادر بخون غلتد
تمام جوجه ها بی دانه می مانند ؟
و با امید مادر منتظر در لانه می مانند ؟
بگو با من
چه حالت میرود بر تو
اگر تیری خدا ناکرده فرزند تو را برخاک اندازد ؟
وزین داغ توانفرسا
صدای ضجه ى تلخ تو را در گنبد افلاک اندازد ؟
به بانگ ناله ی تیری ؛
سکوت دلپذیر دشت را مشکن
به فرمان هوسبازی
به خاک و خون مکش هرلحظه فرزندان صحرا را
به حال آهوان بی زبان اندیشه باید کرد
از این راهی که هر جاندار را بیجان کنی برگرد
به خون رنگین مکن بال کبوترهای زیبا را
در آن ساعت که میگیری هدف حیوان صحرا را
به چشمانش نگاهی کن
ببین در برق چشمش التماسش را
که با درماندگی در لحظه های مرگ می گوید :
( الا صیاد ! رحمی کن مرنجان نیم جانم را
پرو بالم بکن اما مسوزان استخوانم را )
شاعر : استاد مهدى سهيلى
Www.lalazad.blogfa.com.
Www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com
بيت داخل پرانتز از " ابوالقاسم لاهوتى " است با اندكى تحريف