حوض کاشی!
خاطرات روزگاران جوانی یاد باد 
پرسه‌ها در کوچه‌های مهربانی یاد باد

خواب روی بام، زیر گُنبد پولک نشان
در کنار مادر و آن همزبانی یاد باد

شکوه از دوری یار و عابر سرمست عشق
در دل شب‌ها و آن آوازخوانی یاد باد

کرسی و سرمای سخت و قصه‌ی مادر بزرگ
از جوانمردان و رسم پهلوانی یاد باد

پچ‌پچ و لبخند ارمک‌پوش‌های دلربا 
با اشارت‌های ابروی کمانی یاد باد

لغزش گیسوی بید نوبهاری در حیاط 
وآن صفای سایه با آن سایه‌بانی یاد باد

حوض کاشی، آب و ماهی، آن عبایی‌های سبز
وآن نسیم دلپذیر و کامرانی یاد باد

دست پرچین پدر با آن نوای زیر لب
وآن همه شور و نشاط باغبانی یاد باد

پرسه‌ها در کوچه‌ها سایه به سایه پشت یار 
وآن تپش‌های دل و چشمک‌پرانی یاد باد

سینه‌ای بود و دلی و کهکشانی آرزو 
آن دل و آن آرزوی کهکشانی یاد باد

نوجوانی رفت و با خود بُرد هر چیزی که بود 
رفته‌های دلنشین و آن جوانی یاد باد

شاعر: مجید شفق
Www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com

  • ...
  • *

    *

    *

    *

    *

    *

    *

    *

    *

    *

    *

نوشته شده توسط فضل الله نکولعل آزاد در شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰ |