فریاد بیصدا
فریاد بیصدایم مرده درون نایم
در این زمانه بوده، هر دم غم آشنایم
دردی کشیده جانها از فتنهی زمانه
این فتنهجوی پرغم زنجیر کرده پایم
با حقه نان شب را از سفرهام ربودند
از اوج بینوایی اکنون در انزوایم
از بند ماتم فقر روح مرا رها کن
یارب تو چارهای کن این درد بیدوایم
دیگر چه اعتمادی بر دهر میتوان کرد؟
زین مدعای بیرحم شد زندگی عزایم
بارید برف سنگین بر کوه اعتمادم
ویرانه شد ز بهمن کاخ امیدهایم
فضل الله نکولعل آزاد
فردیس کرج ۱۴۰۰/۱/۱ ساعت ۱۳/۸ دقیقه
www.lalazad.blogfa.com
www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com
Www.f-lalazad.blogfa.com
Www.faznekooazad.blogfa.com
Www.nazarhayeadabi.blogfa.com
www.nekooazad.blogfa.com
**
.....